رشتاک

رشتاک

روزی درخت تنومندی خواهم شد...
رشتاک

رشتاک

روزی درخت تنومندی خواهم شد...

آزادی

پشه ای در استکان آمد فرود ----- تا بنوشد آنچه وا پس مانده بود

کودکی -از شیطنت- بازی کنان ----- بست با دستش دهان استکان!

پشه دیگر طعمه اش را لب نزد ----- جست تا از دام کودک وا رهد

خشک لب، میگشت، حیران، راه جو ----- زیر و بالا ، بسته هر سو راه او

روزنی میجست در دیوار و در ----- تا به آزادی رسد بار دگر

هر چه بر جست تکاپو می فزود ----- راه بیرون رفتن از چاهش نبود

آنقدر کوبید بر دیوار سر ----- تا فرو افتاد خونین بال و پر

جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ ----- لیک آزادی گرامی تر ، عزیز


فریدون مشیری

چشم روشنی

چشم روشنی کنایه از تبریک و تهنیت و یا هدیه ای است که به هنگام تولد فرزند یایافتن شغل و منصب و مانند آن به کسی می گویند یا می دهند.

 

علت مربوط ساختن اصطلاح چشم روشنی با مبارک باد و هدایا یی که از دوست می رسد، داستان زیر است:

   ادامه مطلب ...

مرد خوشبخت

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت:

«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».

تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند

تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،

اما هیچ  یک نتوانستند.

تنها یکی از مردان دانا گفت :

که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند..

اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید،

پیراهنش را بردارید

و تن شاه کنید،

شاه معالجه می شود.

شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد ادامه مطلب ...